**** دانشجویان عزیز توجه کنند این مقاله از منابع امتحانی نمی باشد *****
نظر به اینکه در کلاس بحث مفصلی روی این موضوع انجام شده است و دانشجویان اشراف کامل بر این مبحث دارند، نیازی به طرح سوال در امتحان از این مبحث نمی باشد.
روز سهشنبه 7 بهمن ماه، وزیر آموزش و پرورش از مجلس کارت زرد دوم خود را گرفت و اصلیترین مبنای نمایندگان مجلس، استخدام نشدن حدود 40 هزار مربی پیشدبستانی است که خود ریشه در مصوبه مجلس در سال 1391 دارد که وزارت آموزش و پرورش را مکلف به این امر نمود. هدف از این نوشته، نادیده گرفتن زحمات و انتظارات افرادی که مشمول این مصوبه هستند، مطلقاً نیست بلکه بازاندیشی و دوباره نگریستن به کل فرآیندی است که منجر به این شرایط شده است. سؤالاتی از این قبیل: ما مربیهای پیش دبستان مان را چگونه انتخاب و استخدام میکنیم؟ در این دوره مهم - دوره طلایی اوان کودکی - چه انتظاری از مربی داریم؟ چگونه میشود به یکباره هزاران نفر را مربی نامید؟ مربی و مربیگری را چه میبینیم و چگونه فردی مربی میشود و فردی نمیشود؟ اصلاً مگر مربی پیش دبستان مهم است؟ مگر نه اینکه جدیت کار از دبستان آغاز میشود و آنجاست که باید مربی (یا معلم) «واجد شرایط» استخدام کرد؟
برای پاسخ به این سؤالات، نگارنده سه پیشفرض را که «احتمالاً» در پس ذهن نمایندگان سؤالکننده - و احتمالاً بسیاری دیگر حتی در درون دستگاه تعلیم و تربیت - است بیان و نسبت به آنها بازاندیشی و بازنگری میکند:
1) دوره پیش دبستان به اندازه دورههای بالاتر مهم نیست که برای مربیاش، تدارک خاص تربیت مربی ببینیم. این دوره، دوره مراقبتی است تا تربیتی. به عبارت دیگر مربیان، مراقبانی باشند که والدین بچههایشان را در مرکز پیش دبستانی بگذارند و به کار پاره وقت و تمام وقت خویش بپردازند، حال ممکن است آمادگیهای اولیهای هم برای مدرسه در حد قلم به دست گرفتن، حفظ چند سوره، نقاشی (بخوانید رنگ آمیزی) و شمارش هم بیاموزند و این از عهده هر کسی از جمله مربیان مد نظر برمیآید. اما پژوهشهای عصب شناسی و شناختی شدیداً و قویاً این برداشت عوامانه را مردود میداند و سنین تولد تا شش سالگی را دوران طلایی رشد مغز (یا دوره حساس مغز) و توانمندیهای پایهای همانند (کنترل هیجانات، زبان، الگووارههای ذهنی و معنایی، دیدگاه و چارچوبهای ارجاع شخصی...) میداند
(Shonkoff& Phillips,2000). به عبارت دیگر ریشه اصلی برخی از ناهنجاریها در تعاملات اجتماعی و حتی حرفهای ما در بزرگسالی (همانند آستانه تحمل پایین، نقدناپذیری، سخنرانی غیر منطقی و نامربوط، تک منبعی، نداشتن خودباوری و... ) در همین شش سال اولیه کاشته میشود. این مهم آنقدر کلیدی است که افرادی چون پروفسورجیمز هکمن (برنده جایزه نوبل اقتصاد) با پژوهشهای طولی (مدت دار) نشان دادند که پرسودترین سرمایهگذاری که برگشت بین 7 تا 10 درصد دارد
(rate on investment)، سرمایهگذاری در شش سال اول زندگی است و هرچه بالاتر رویم، برگشت آن کمتر تا جایی که سرمایهگذاری روی آموزش دانشگاهی، برگشت زیر 2 درصدی دارد.
به عبارت دیگر در ازای هر دلار که در شش سال اول هزینه کنیم، 7 تا 10 دلار برگشت سرمایه خواهیم داشت (برای مثال از طریق کمتر بیمار شدن در بزرگسالی و کمتر هزینه بر دست دولت گذاشتن، کمتر مرتکب جرم و جنایت و کنشهای غیرهنجاری شدن، توانمندی کارآفرینی و وابسته نشدن به درآمدهای دولتی و...). (Heckman,2008). به واسطه همین یافتههاست که کشورهای پیشرو اقدام به سرمایهگذاریهای عظیم در شش سال اول زندگی مردمشان کردهاند و برخی کشورها همچون آلمان، شرکتهای خصوصی چون بوش را برای همکاری و سرمایهگذاری در بخش مسئولیت اجتماعی شرکت (Corporate Social Responsibility) به مدد خواستهاند (برای شناسایی بهترین افرادی که پتانسیل مربیگری دارند، برای تربیت مربی در طول شش سال، برای کیفیتبخشی به شیوههای مربیگری و... ). این درحالی است که در کشور ما هم دولت و مجلس و خانوادهها، بیشترین هزینهها را برای دورههای دبیرستانی و دانشگاهی میکنند.
2) مربیگری را میتوان با تجربه و کار در مدرسه و مرکز پیش دبستانی فراگرفت. این پیشفرض از آن جهت است که بیشتر افراد موضوع این مصوبه، تحصیلات آکادمیک این حوزه را ندارند و چندسالی است در مدارس و مراکز تجربه کار کسب کردهاند. در بازاندیشی این پیشفرض لازم است به جمله معروف مارگارت ساترلند (2012) اشاره شود که «نظریه بدون عمل، امری عقیم است و عمل بدون پشتوانه نظریه، خطرناک است.» چنین تصور میشود که آموختههای تجربی (با اندکی خواندن کتابها و چاشنی نظری پس از استخدام) مربی میسازد و کودکان این دوره سنی که در هر ثانیه، مغزشان700 مسیر عصبی در بین نورونها شکل میدهد (لالی، 1997) و چندین برابر من و شما که الان این نوشته را میخوانیم، مغز آنها در حال شکل دهی الگوها و مسیرهای عصبی بین نورون هاست، را میتوان به آنها سپرد. مربیگری و معلمی را از حرفهایگری در آوردهایم و آن را به شغل و پیشه، تنزل داده ایم. پس نباید انتظار داشته باشیم بچههایی که پارسال و امسال وارد پیش دبستانی و دبستان شدهاند در سال 1404 (نقطه هدف سند چشم انداز)، طور دیگری دیپلمه شوند؛ یعنی بتوانند درخصوص پدیدهها و مسائل اجتماعی و شخصی خود عمیق بیندیشند، نظم در امور داشته باشند، بر کار و هدف خویش تمرکز کنند، خود تنظیم و کارآفرین باشند (به آب باریکه کار دولتی نیندیشند)، و چندین شایستگی کلیدی دیگر که در سند تحول آموزش و پرورش آمده است و قرار است با تعامل با مربیانی که خود ذات یافته از هستی بخش هستند، هستی بخش شوند. یعنی مربیانی که خود اینگونهاند.
3) آزمون استخدامی میتواند مربی را از نامربی جداکند. این هم پیشفرض دیگری است که نه تنها اینجا، بلکه گریبان دانشگاه فرهنگیان و شیوه انتخاب مربیان آینده کشور را گرفته است. جالب است بدانید در فنلاند که الان جزو کشورهای اول جهان از منظر کیفیت آموزش و پرورش است، نرخ قبولی متقاضیان مربیگری شان، تنها 10 درصد است یعنی 10درصد از افرادی که تمایل به مربی شدن دارند، پس از طی مراحل متنوع و دقیق انتخاب، موفق به پذیرش میشوند. اصلیترین خوان از هفت خوان ورود به مربیگری هم خوان تحول نگرش نسبت به خود، تربیت، مربیگری، متربی، رب، کودک، رشد و بالندگی، ارتباط، شنوایی و پذیرش است. همان عناصری که معمولاً ما هنگام تدریس از آنها غافلیم و با همان پیامهایی که از بچگی و گذشته مان همراه میآوریم تدریس میکنیم و کمتر از تختهبند پارادایم ذهنی خویش رها میشویم. این مجال بیش از این گسترده نیست که باقی پیشفرضها را بازگو و نقد کنیم اما هم نمایندگان محترم، هم متقاضیان استخدام و هم بقیه علاقهمندان را به روراست شدن به فقدان روراستیهایمان با خود و با کشور درباره شایستگیهای مربیانی که قرار است با این گروه سنی کلیدی همراه شوند، دعوت میکنم. امید است با بصیرت علمی و راهبردی و رهایی از کوتاه مدت دیدن موضوع، برای کودکانی که دوازده سال دیگر نیروی انسانی این کشور را شکل میدهند، تصمیمی کبری بگیریم.
دکتر ابراهیم طلایی (عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس)
****لطفا توجه کنید این مقاله از منابع امتحانی نمی باشد.*****
سیستم مدیریت آموزش الکترونیکی (LMS) چیست؟
سیستم مدیریت آموزش (LMS= Learning Managment System)٬ نرم افزاری است که فعالیت آموزش گیرنده را ثبت و پیگیری می کند. به عبارت دیگر٬ این سیستم٬ روند یادگیری و آموزش را به طور خودکار مدیریت می کند. یک سیستم مدیریت آموزش قدرتمند٬ مدیریت اجرایی برنامه های آموزشی را در درون یک سازمان تسهیل می کند و همچنین این سیستم فراگیران را قادر می سازد که به همکاری و مشارکت با فراگیران هم تراز خود بپردازند.
این سیستم مدرسه آموزش الکترونیکی و فضایی است که برنامه های آموزشی در آن ارائه می شوند. استفاده آموزش گیرندگان از این نرم افزار برای تحصیل و یادگیری در آن زمان که بر روی شبکه حضور می یابند٬ بیشتر شبیه عمل وارد شدن دانش آموزان از در کلاس است. دانش آموزان با استفاده از LMS ٬ واحد درسی خود را انتخاب و مطالب درسی را دریافت می کنند؛ به تکمیل تمرینهای درسی و شرکت در امتحان می پردازند و با استاد و دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار می کنند.
این سامانه فهرست کاربران و فراگیران را ثبت٬ رشته های آموزشی را دسته بندی٬ اطلاعات فراگیران را ضبط کرده و نیز گزارشهای ویژه و اختصاصی برای مدیر تهیه می کند.
این سیستم مدرسه آموزش الکترونیکی و فضایی است که برنامه های آموزشی در آن ارائه می شوند. استفاده آموزش گیرندگان از این نرم افزار برای تحصیل و یادگیری در آن زمان که بر روی شبکه حضور می یابند٬ بیشتر شبیه عمل وارد شدن دانش آموزان از در کلاس است. دانش آموزان با استفاده از LMS ٬ واحد درسی خود را انتخاب و مطالب درسی را دریافت می کنند؛ به تکمیل تمرینهای درسی و شرکت در امتحان می پردازند و با استاد و دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار می کنند.
انواع LMS
تمامی سیستم های مدیریت آموزشی مشخصات و ویژگیهای مذکور را دارند٬ ولی این قابلیتها را به اشکال مختلف و با بهره گیری از شیوه های متفاوت فراهم می کنند.
برخی از این سامانه ها برای شبیه سازی کلاسها و فعالیتهای آموزشی٬ محیطهای سه بعدی آموزشی با شکلهای متنوع و سرگرم کننده ارائه می کنند و برخی صرفاً از ابزارهای نوشتاری بهره گرفته و ساده هستند. بعضی به صورت ویدیو بوده و پهنای باند دریافت رسانه ای دارند و برخی ویدیو را در برنمی گیرند.
کاربران می توانند با استفاده از یک مرورگر در سیستم مدیریت آموزشی به صورت تعاملی عمل کنند. فراگیران به محض ورود به شبکه٬ قادرند دروس و اطلاعات را مشاهده و موضوع مورد نظر خود را انتخاب و مطالعه کنند. در عین حال٬ فعالیت کاربر و نتایج آن در بانک اطلاعاتی مربوط به آن ضبط خواهد شد.
مزایای استفاده از LMS
- کاهش هزینههای آموزشی، ایاب و ذهاب و تسهیلات کارگاه یا ابزارهای دوره آموزشی و کاهش اتلاف وقت کارآموز
- آموزش تعداد زیادی کارآموز در مدتی کوتاه
- کاهش مشکلات اداری ناشی از انجام مراحل ثبت نام و انتخاب واحد و متعاقب آن کاهش هزینه
- بهرهمندی حجم کثیری از کارآموزان از آموزش به موقع با دستیابی به دورهها یا برنامههای آموزشی online از راه دور
- افزایش توانایی و مهارت کاربران در فراگیری اطلاعات
- وجود سیستمی جهت اندازه گیری و ارزیابی آموزشی
- ارایه قویتر عناصر گرافیکی مانند استفاده از هنر، نمودار یا عکس
- وجود اتاقهای گپ و ابزارهای اشتراکی دیگر که باعث افزایش حضور فعال فراگیر میشود.
- امکان تهیه کلیه مواد مکمل آموزشی بدون نیاز به مراجعه به کتابخانه
منبع http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=141092
۱– روانشناسی: در تکنولوژی آموزشی به شرایط رشد ذهنی و جسمی افراد توجه شده و با در نظر گرفتن آمادگی انان برای یادگیری در زمینههای مختلف با انتخاب مکاتب مناسب یادگیری (پیوند گرایی، شناخت گرایی، ساخت گرایی و …) مطالب درسی تدوین شده، در اختیار فراگیران قرار میگیرد. ۲- ارتباطات: طراحی پیامهای آموزشی، به مشارکت گرفتن مخاطبان، رفع موانع ارتباطی و …. از جمله موارد ارتباطی میباشد که در علم تکنولوژی آموزشی ازآنها برای ارسال - نفوذ و درک پیامهای آموزشی استفاده میشود. ۳- هنر: فناوری آموزشی با استفاده از خواص حواس در یادگیری (بینایی %۷۵ – شنوایی %۱۳ – بویایی %۳ – لامسه %۶ – چشایی %۳) و نیز تاثیر زیبایی در یادگیری با طراحی صحیح تصاویر از طریق هم آهنگی وتضاد در طرح و هارمونی دررنگ و انتخاب خطوط و زاویه بندی مناسب سعی دارد از طریق حس بینایی به % ۷۵ تاثیر در یادگیری خود را نزدیک نماید. در کل علم تکنولوژی آموزشی قصد دارد از تمامی پدیدههای علمی استفاده کرده تا امرشیرین یادگیری سریعتر اتفاق افتاده و دیر از دست برود. رابطه رشته تکنولوژی آموزشی با سایر رشتههای علوم تربیتی رشته تکنولوژی آموزشی در حال حاضر تنها در امریکا، در بیش از ۱۰۰دانشگاه ودرمقطع دکتری ارائه میشود وبین سالهای ۱۹۷۷-۱۹۹۸تعداد ۲۶۸۹پایاننامه دکتری در این رشته دفاع شده است. حائز اهمیت است که تعیین ارتباط رشته تکنولوژی آموزشی با رشتههای نزدیک میتواند در تبیین قلمرو تاثیر وعملکرد آن موثر باشد. همچنین سطح یادگیری فراگیران رابالا میبرد. ماهیت کاربردی این رشته دو نوع ارتباط را باسایر رشتههای درون وبیرون علوم تربیتی برقرار میکند: ۱. ارتباط با رشتههای اصلی:این رشتهها طیف وسیعی از رشتههای علوم انسانی وعلوم تربیتی وفنی ومهندسی را در بر میگیرد که میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد :رشتههای تاثیر گذار، مانند فلسفه، فلسفه تربیتی، روانشناسی، روانشناسی تربیتی ورشتههای تغذیه کننده، مانندالکترونیک، رایانه، ارتباطات، فیزیک و... ارتباط این رشته با رشتههای تاثیر گذار از نظر تاثیر رویکردها، دیدگاههای فلسفی، مبانی معرفتشناسی وروشهای تحقیق آنها بر رشته تکنولوژی آموزشی قابل انکار نیست. رشتههای تغذیه کننده آن دسته از رشتههای علمی هستند که دستاوردهای ابزاری آنها به طور مستقیم در رشته تکنولوپی آموزشی استفاده میشود. پیشرفتهای دو دهه اخیر در علوم رایانه در واقع نقش غیرقابل انکاری در فراهم آوردن زمینه لازم برای اجرایی کردن نظریههای یادگیری سازنده گرا داشته است. به وجود آمدن شبکههای جهانی اطلاعاتی وسرعت وسهولت دستیابی به آنها، باعث شده است که برای مثال امکان عملی اصل (عدم ارائه محتوا به شاگرد وآزادگذاردن او برای جمعآوری اطلاعات) فراهم شود. ۲. ارتباط با رشتههای همجوار:این رشتهها به صورت عرضی یا طولی واز جهت نظری یا اجرایی، با رشته تکنولوژی آموزشی هم سویی وهم پوشی دارند. از جمله میتوان از رشته برنامه ریزی آموزشی به عنوان رشتهای که با تکنولوژی آموزشی گاه نوعی رابطه طولی دارد ورشته برنامه ریزی درسی که علاوه بر رابطه طولی نوعی هم پوشی نیز دارد نام برد. موضوع رشته برنامه ریزی آموزشی تهیه وپیش بینی برنامههای کلان کمی برای توسعه مقاطع آموزش وپرورش وآموزش عالی است. در این رشته، که زیر شاخهای از رشتههای برنامه ریزی کلان اقتصادی است، برنامه ریزان با استفاده از روشهایی مانند تقاضای اجتماعی، روش نیروی انسانی وروش نرخ بازده یا ترکیبی از این روشها، برای پاسخگویی به نیازهای کشور در سطح کلان برنامههای کمی تهیه میکنند. دراین برنامهها، مانند برنامههای توسعه پنج ساله کشور، برنامه ریزان برای هر بخش از اقتصاد (صنعتی یا کشاورزی) نیازهای نیروی انسانی متخصص وآموزش دیده را با توجه به هدفهای توسعه در آن بخش به صورت تعداد افراد در تخصصها مختلف پیش بینی وبودجه، زمان وسایر امکانات لازم را برای تربیت وآموزش این نیروها از محل در آمدها وتواناییهای باقوه کشور برآورد میکنند. این برنامهها پس از تصویب نهایی در سطح کشور برای اجرا به بخشهای مربوط ابلاغ میشود وسازمان برنامه وبودجه نیز بر حسن اجرا وتخصیص منابع مالی نظارت وسرپرستی میکند؛ بنابراین در برنامه ریزی آموزشی برنامههای کلان در سطح ملی یا منطقهای، قارهای وجهانی یه وسیله سازمانهای آموزشی جهانی تهیه میشود.
مبع مبانی نظری تکنولوژی اموزشی دکتر فردانش